زندگی امیل زولا

نویسندگان: هینس هرالد، گزاهر کزگ و نورمن رایلی‌رین

مترجم: همایون نوراحمر

ناشر: کتابسرای میردشتی

نوبت چاپ: چاپ اول – 1400

تعداد  صفحه: 182 صفحه

خصوصیات ظاهری: قطع رقعی | جلد شومیز | کاغذ تحریر

شابک: 9786227562989

کد محصول 55078 دسته‌بندی برچسب‌ها ,
این کتاب را با دیگران به اشتراک بگذارید

کتاب «زندگی امیل زولا» نمایشنامه‌ای به قلم هینس هرالد، گزاهر کزگ و نورمن رایلی‌رین است که با ترجمه‌ی همایون نوراحمر به چاپ رسیده. در معرفی این کتاب می خوانید: « تولا بر این اعتقاد بود که نویسندگان باید فسادهای اجتماع را نشان دهند و داروی آنها را بیابند.

زولا به زعم خود از فساد زندگی ننگ آلود مجامع، پرده برداشت و زندگی آنان را با تیزبینی ویژه ی خود باز گفت. او وقتی دریافت که دریفوس بی گناه است، درصدد رفع بی عدالتی برآمد و کتابه «من متهم می کنم» را به رشته ی تحریر درآورد.»

گزیده‌ای از کتاب:

«زمستان ۱۸۶۲، پاریس؛ در خیابان گل آلود و برف گرفتهی سن ژاک، درشکهای شیک در حال حرکت است. داخل درشکه، مردی با چهرهی متکبر و عینگی یک چشم، و دو زن جلق با جامه های چین دار و براق نشسته اند. آنها تفریح کتان به مردم و مناظر اطراف خود چشم دوخته اند. اندکی بعد، یکی از چرخ های عقب درشکه در گودال گل آلودی می افتد. چرخ می غلتد و از نظر محو می شود.

افتادن چرخ در گودال باعث می شود آیی کثیف و گل آلود به صورت عابری بپاشد. عایر می خواهد صورتش را پاک کند که دوربین به سرعت بالا می رود و چهره ی امیل زولا نمایان می شود؛ مردی بیست و چهار ساله با لباسی مندرس که دست کمی از ژنده پوشان پاریس ندارد. او بی خشم و غضب گل را از صورتش برمی دارد و اندکی از آن را به نشانهی شوخی به سمت درشکه، که به راهش ادامه می دهد پرتاب می کند و سپس در امتداد خیابان، با حالتی نکبت بار، پیچ و تاب خوران، به راه خود ادامه می دهد.

لحظه ای کنار پنجره ی یخ زدهی یک رستوران ارزان قیمت می ایستد و با گرسنگی به داخل آن چشم میدوزد. پاهای بی حس خود را به زمین می گوید و دست های بدون دستکش و سرمازده اش را فوت می کند. می لرزد؛ لباس زنده اش را به دور بدن نحیف خود جمع و جور می کند و به راهش ادامه می دهد.

لباس عابران آن ناحیه نشان می دهد که همه فقیر و تهی دست اند. زولا در برابر کافه ای می ایستد و در جیب های خود به دنبال مکه ای می گردد، اما پولی پیدا نمی کند. شانه بالا می اندازد و وارد کافه می شود. تصویر به داخل کافه کات می شود. زولا حین ورود، به اطراف خود نگاه می کند. دوربین پشت سر او، راه خود را از میان میزها باز می کند. سپس داخل کافه مشخص می شود. کافه سقف کوتاهی دارد و دود غلیظی که ناشی از کشیدن سیگار است، آن را در خود گرفته است. »

کتاب «زندگی امیل زولا» در انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده و در اختیار علاقه‌مندان به نمایشنامه قرار گرفته است.

می‌خواهید این کتاب را بخوانید؟

مشاهده و دانلود بخشی از کتاب

زندگی امیل زولا
آواتار موبایل
Main Menu x