خانه‌ی کاغذی

نویسنده: لیزا جین اسمیت

مترجم: مریم رفیعی

ناشر: کتابسرای میردشتی

نوبت چاپ: چاپ اول – ۱۳۹۹

تعداد  صفحه: 232 صفحه

خصوصیات ظاهری: قطع رقعی | جلد شومیز | کاغذ تحریر

شابک: 9786227562064

این کتاب را با دیگران به اشتراک بگذارید

رمان «خانه‌ی کاغذی» از سه‌گانه‌های (بازی‌های ممنوعه) تألیف لیزا جین اسمیت است که با ترجمه‌ی مریم رفیعی به چاپ رسیده. در معرفی کتاب آمده است: «وقتی جنی برای خرید یک هدیه‌ی تولد وارد مغازه‌ای اسرار آمیز می‌شود، لبخند مرموز فروشنده هنگام تحویل یک جعبه‌ی سفید بازی، مفهوم خاصی برایش ندارد؛ ولی وقتی جنی و دوستانش بازی را شروع می‌کنند، شبی که قرار بود، با خنده و شوخی همراه باشد، آمیخته به ترس و وحشت می‌شود. این بازی یک بازی معمولی نیست… جنی و دوستانش از داخل یک خانه‌ی کاغذی سر در می‌آورند که قلمرو وهم‌انگیز جولین، مرد سایه است و برای این که بتوانند تا طلوع خورشید به دنیای خودشان برگردند، باید جسارت به خرج دهند و با بدترین کابوس زندگی‌شان روبه‌رو شوند. اگر بازی را ببازند می‌میرند و این تازه اول ماجراست…»

گزیده‌ای از کتاب:

«جنی نگاهی به پشت سرش انداخت؛ هنوز تعقیبش می‌کردند. آن طرف خیابان راه می رفتند، اما معلوم بود که او را تعقیب می‌کنند. سرعت قدم‌هایشان را با او تنظیم کرده بودند و هر وقت جنی با تظاهر به تماشای ویترینی، از سرعتش می‌کاست، آن‌ها هم آهسته‌تر می‌رفتند. دو نفر بودند؛ یکی پیراهن سیاه و جلیقه‌ی چرمی به تن داشت و دستمال سیاهی به سر بسته بود و دیگری پیراهن شطرنجی آبی و سیاه کثیف و بلندی با دکمه‌های باز پوشیده بود. معلوم بود دنبال دردسر می‌گردند.

مغازه‌ی فروش بازی‌های ویدیویی و کامپیوتری چند کوچه جلوتر بود. جنی قدم‌هایش را تندتر کرد. می‌دانست که به محله‌ی خوبی نیامده، ولی دلیلش این بود که دوست نداشت دوستانش او را ببینند. فکر نمی‌کرد خیابان ایستمن به چنین جای خطرناکی تبدیل شده باشد. پس از پایان آشوب‌های خیابانی اخیر، پلیس همه جا را پاکسازی کرده بود، اما هنوز تخته‌هایی چوبی روی پنجره‌های بسیاری از مغازه‌های نیمه‌خراب دیده می‌شد و این، لرزه به اندام جنی می‌انداخت. آن‌ها مانند چشم‌های باندپیچی‌شده‌ای بودند که به او نگاه می‌کردند. این محله به هیچ وجه جای مناسبی برای قدم زدن در تاریکی نبود. جنی با جدیت با خودش گفت: اما هوا که هنوز تاریک نشده. کاش آن دو نفر به خیابان دیگری می‌پیچیدند. تپش قلبش به طور ناخوشایندی تند شده بود. شاید…»

کتاب «خانه‌ی کاغذی» در انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده و در اختیار علاقه‌مندان به رمان و داستان‌های خارجی قرار گرفته است.

می‌خواهید این کتاب را بخوانید؟

مشاهده و دانلود بخشی از کتاب

آخرین هدیه
آواتار موبایل
Main Menu x