کتاب «چرا این بچه اینقدر خجالتیه؟» تألیف امانوئل ریگون است که با ترجمهی
آذین حسینزاده به چاپ رسیده. در معرفی کتاب آمده است: «برای خبرگرفتن از اوضاع درسی فرزندتان به مدرسه میروید. معلم میگوید: «جرئت نداره!»، «میترسه بره طرف بقیه!»، «سر کلاس صداش درنمیاد!»، «همیشه یه گوشه کز کرده!»، «بچهها توی حیاط سربهسرش میذارن و خوراکیهاشو میگیرن!»
خیلی از بچهها از خجالت رنج میکشند. درست است که برای درمان خجالت به مراجعه به متخصص نیاز نیست، اما خجالتیبودن کودک، والدین را نگران میکند. کودک خجالتی جرئت ندارد حرفش را بزند، زود سرخ میشود، دستپاچه است، از بقی میترسد، گوشهگیر و منزوی است. آرزوی هر پدر و مادری است که فرزند خجالتیشان شهامت پیدا کند، دنبال دوست بگردد، در مدرسه عرض اندام کند، در جامعه حق خود را بگیرد و مدام پشت پدر و مادر پنهان نشود. در این کتاب راهحلهایی ارائه شده است که به والدین کودکان خجالتی کمک میکند تا هم بهتر با فرزند خود کنار بیایند و هم به آنها در کسب و تقویت اعتماد بهنفس و جسارت کمک کنند.»
گزیدهای از کتاب:
««روم نمیشه… خجالت میکشم…»، «میترسم مامان…» «بلد نیستم… نمیتونم…»
با شنیدن این حرفها تعجب میکنیم و از خود میپرسیم مشکل این بچه چیست؟ پیش خود فکر میکردیم که شخصیت قوی و محکمی دارد، با شهامت و نترس است، بلند پرواز و جسور و پرجربزه است… و ناگهان در کمال حیرت میبینیم که ترسو و بزدل و گوشهگیر است و ترجیح میدهد سر جایش بنشیند و دنبال دردسر نرود … در مدرسه، یا وقتی در جمع است، همیشه کنار میکشد. معلمش میگوید بیش از حد محجوب و کمروست؛ یا شاید همانطور که خودش اعتراف میکند خجالتی است.
کمرویی مشکل روحی-روانی نیست که نیاز به مراجعه به متخصص داشته باشد؛ اما برای بسیاری از کودکان، کمرویی و خجالت در حکم مشکلی فلجکننده است. چرا که کمرویی برای کودک عاملی صرفاً واهمهزا نیست و میتواند باعث شود تا از قدرت آزادی گفتار و بیان که اهمیت فراوانی در شکلگیری شخصیتش دارد محروم شود.»
کتاب «چرا این بچه اینقدر خجالتیه؟» در
انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده و در اختیار علاقمندان به حوزهی روانشناسی قرار گرفته است.