رمان «راز و رمز بیوهمردان» تألیف آیزاک آسیمواست که با ترجمهی طاهره بهادرانبه چاپ رسیده. در معرفی کتاب آمده است: «دوستانی که از دیرباز ماهیانه یک شب در رستورانی آرام گرد هم جمع میشوند و میمانی را به جمع خود میخوانند و داستانها و اتفاقات رمزآلود و هیجانآوری را مطرح و به حل رموز آن میپردازند. آیزاک آسیمو یکی از بزرگترین نویسندگان و دانشمندان قرن، برترین داستانها را در کتاب حاضر، عنوان و با جذابیت بینظیری دنبال میکند.»
گزیدهای از کتاب:
«هانلی بارترام مهمان آن شب «بیوه مردان سیاه» بود که هر ماه در همان مکان آرامشان جمع میشدند و برای هر زنی که به هر دلیلی مزاحم جمعشان میشد، آرزوی مرگ میکردند. تعداد حاضرین در جلسه تغییر میکرد و این بار پنج نفر بودند.
جفری آوالون میزبان آن شب بود. او مردی بلند قد بود، با سبیلی مرتب و ریشی به نسبت کم پشت که حالا بیشترش سفید شده بود، ولی موهایش هم چنان مشکی مینمود. او به عنوان میزبان جلسه، وظیفه داشت تشریفات بلندکردن جامها را انجام دهد. با صدایی بلند و حرکات مخصوص گفت: «با عرض احترام و ادب به سلطان کهنسال کول، یادش گرامی باشد که چراغ خانهاش همیشه روشن، کاسهاش همیشه پر، تنش همواره سالم و ما نیز مانند او در زندگی شادکام و خوش باشیم.» همه آمین گفتند و لیوانها را به لبهایشان نزدیک کردند و نشستند.
آوالون لیوانش را کنار سینی گذاشت. این دومین لیوان نوشابهاش بود و تا آخر شام دیگر به آن دست نمیزد. او حقوقدان بود و زندگی اجتماعیاش از رفتار حرفهایاش تأثیر میگرفت. یک لیوان و نیم نوشابه، حدی بود که در چنین مجالسی مینوشید.
در آخرین لحظات، توماس ترامبال با سرعت پلهها را پیمود و طبق معمول…»
رمان «راز و رمز بیوهمردان» در
انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده و در اختیار علاقمندان به رمان و داستانهای خارجی قرار گرفته است.