رمان «آدمها در گذر زمان» تألیف ماسیمو بونتِمپِلّی است که با ترجمهی
ماندانا قهرمانلو به چاپ رسیده. در معرفی کتاب آمده است: «این کتاب برگرفته از ماجرایی واقعی، رمانی سراسر هراس و وحشت است. بیگناهی، انتظار و پوچی که عناصر ضروری داستانهای بزرگ کلاسیک به شمار میآیند، در رمان بونیمپلی کاملاً مشهودند و با گذشت بیش از هفتاد سال هنوز هم ارزش بازخوانی دارد. این رمان به زبانهای فرانسوی و انگلیسی و دیگر زبانها نیز ترجمه شده است.»
گزیدهای از کتاب:
«هم زمان با ادای این فرمان با چانهاش به گوشهای واقع در پشت سر پزشک دهکده اشاره کرد، گوشهای که در تاریکی مطلق فرو رفته بود. پزشک مات و مبهوت سرجایش میخکوب شده بود، با خود اندیشید که در کمال وقار و متانت از پیرزن خداحافظی کند و برود، چند قدمی عقب عقب رفت، اما با چهرهای سرختر از چند لحظه پیش در سکوت مطلق راهی نقطهای شد که چانهی توانا و قدرتمند مادربزرگ به او نشان داده بود. کاناپهای کوچک در آن گوشهی پرت و دورافتاده اتاق قرار داشت.
به محض نشستن روی کاناپه زنگی الکتریکی به صدا درآمد، پیرزن زنگ را نواخته بود. او هم زمان هر دو ریسمان مخصوص زنگ و چراغ را با همدیگر به لرزه درآورده بود، ریسمانهایی مدفون در زیر پتوها. وکیل دهکده نیز وارد اتاق شد، و سر جای خویش ایستاد، درست همانند پزشک…»
کتاب «آدمها در گذر زمان» در
انتشارات کتابسرای میردشتی چاپ شده و در اختیار علاقهمندان به رمان و داستانهای خارجی قرار گرفته است.